چگونگی تهیه صورت سود و زیان

سود و زیان

آیا میدانید که شرکت شما سودآور یا زیان آور است؟ شما نمی توانید با تکیه بر احساسات و یا برداشت های خود به چگونگی روند شرکت پی ببرید. شما نیاز به حقایقی دارید که از طریق درآمد شرکت و همچنین سود و زیان های آن حاصل می شوند.به همین جهت باید صورت سود و زیان تهیه کنید.

Unknown Object

بررسی اجمالی

صورت درآمد یک لایه از درآمد شرکت شما و هزینه های شرکت در یک دوره ی مشخص از زمان است که می تواند ماهانه، سه ماه یکبار و یا سالانه باشد. اصطلاح صورت درآمد، برای صورت درآمد سالانه "پایان سال یعنی 31 دسامبر" ، یا "پایان هر سه ماه یعنی 30 سپتامبر" و برای یک چهارم از "1 جولای تا پایان سپتامبر" بیان می شود.

دوره ای که شما انتخاب می کنید به نیازهای شما بستگی دارد. اگر شما از صورت درآمد برای بررسی عملکرد استفاده می‌کنید، هر دوره ای که برای شما کارآمدتر است را انتخاب کنید که ممکن است سه ماهه و یا حتی ماهانه باشد. اگر نیاز به بیانیه ای برای درخواست وام دارید، معمولا صورت درآمد سال به روز است، با پایان دادن به جدیدترین ماه اخیر؛ شما باید یک صورت درآمد از سال قبل به طور کامل تهیه کنید.

بازدهی

بازدهی درآمد کاملی است که شرکت دریافت می کند که شامل:

  • درآمد عملیاتی حاصل از فروش کالاها و خدمات
  • درآمد غیرعملیاتی مانند دریافت سود وام های ارائه شده توسط شرکت و یا اجاره دادن فضاهای قابل اجاره
  • سود در فروش دارایی های بلند مدت (به عنوان مثال یک وسیله نقلیه، ساختمان و غیره) و یا دیگر دستاورد ها ( به عنوان مثال بهبود طرح دعوی در دادگاه)
  • سود گزارش شده در صورت درآمد، درآمد حاصل ناخالص در فروش نیست؛ بلکه مقداریست که از درآمد دارایی ثبت شده در شرکت بیشتر است.

بازدهی صورت درآمد زمانی گزارش می شود که کالاها یا خدمات برای خریدار یا مشتری آماده شده باشند. بازدهی برای این هدف به رسید پرداخت بستگی ندارد. برای مثال، اگر شما یک سرویس ارائه دهید، بازدهی آن کار بطور کامل حساب شده حتی اگر شما مبلغی دریافت نکرده باشید. به طور مشابه، اگر شما یک خرده فروش محصول هستید، بازدهی صورت درآمد را زمانیکه کالاها به فروش می رسند گزارش می‌دهید، حتی اگر صورتحساب برای معامله هنوز پرداخت نشده است. اگر شما از طریق پول نقد، چک، کارت اعتباری یا بدهکاری و یا انتقال های الکترونیکی دیگر معامله می کنید و سپس رسید را دریافت می‌کنید، بازدهی برای هدف شما همان خواهد بود.

هزینه ها

هزینه ها را فهرست بندی و جمع بندی کنید تا بتوانید بازدهی شرکت را بدست بیاورید.

هزینه ها را به دسته های مختلف و جدا از هم تقسیم کنید تا به شما کمک کند که ببینید هزینه ها چگونه خرج می شوند. دسته بندی مختلف هزینه ها شامل:

  1. هزینه های اجرایی: هزینه ی کالاهای فروخته شده، موجودی، حقوق و دستمزد، بازاریابی و... (به عنوان مثال اجاره، خدمات شهری، بیمه، هزینه های ارتباطی، و غیره)
  2. هزینه های غیر اجرایی: هزینه بهره، که حساب برای بهره قابل پرداخت برای بدهی است، مانند اوراق قرضه، وام، خطوط اعتباری، و غیره...
  3. تلفات: تلفات در فروش دارایی ها و خسارت طرح دعوی در دادگاه. تلفات گزارش شده در صورت درآمد مقداری است که توسط آن، درآمد حاصل کمتر از ارزش دارایی در کتاب شرکت می باشد.

معمولا هزینه ها زمانی گزارش می شوند که یک بدهی برای پرداخت وجود داشته باشد. به عنوان مثال، جبران خسارت کارکنان بعنوان یک هزینه گزارش می شود حتی اگر شرکت هنوز آن را نپرداخته باشد.

بعضی از هزینه ها برای هدف گزارشگیری با بازدهی همسان هستند. به عنوان مثال، کمیسیون بدهکار به یک فروشنده گزارش شده است که درآمد حاصل از فروش گزارش شده است، حتی اگر کمیسیون هنوز پرداخت نشده است. به طور مشابه، هزینه موجودی با فروش اقلام موجودی پشت سر هم گزارش شده است.

همه ی پرداخت ها توسط یک شرکت بعنوان هزینه ی صورت درآمد حساب نمیشوند.

بعنوان مثال، پیش پرداخت مرتب یک وام یک سرمایه گذاری نقدی است اما جزء هزینه های صورت درآمد محسوب نمی شود. همچنین، ممکن است هزینه های فوق العاده ای باشند که شما می خواهید آنها را در دسته بندی جدایی قرار دهید تا صورت درآمد و هزینه ها را به صورت بهتر و برجسته تر درک کنید.

سود و زیان

ایجاد صورت درآمد

برای ایجاد صورت درآمد دستی، با انتخاب روش فهرست بندی مطالب شروع کنید. دو روش پایه برای این کار وجود دارد:

روش تک مرحله ای: تعیین درآمد خالص با کم کردن هزینه ها و زیان های ناشی از درآمد و سود. در این روش در درجه اول توسط خدمات کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد. شما به سادگی بازدهی و سود خود را فهرست می کنید، و دسته بندی های شرح داده شده ی قبلی را برای پیدا کردن بخشی از سود اضافه می کنید؛ سپس هزینه ها و زیان ها را بر اساس دسته بندی از پیش توضیح داده شده، فهرست می کنید؛ و دوباره آنها را جمع بندی می کنید. این گفته می تواند در معادله زیر بیان شود:

درآمد خالص (یا زیان) = (درآمد + سود) - (هزینه + زیان)

یک نتیجه ی مثبت کم کردنِ جمع کلی هزینه ها و زیان ها از درآمد و به دست آوردن سود کلی، نمایش درآمد خالص شماست و اگر نتیجه منفی باشد، زیان خالص را نشان می دهد.

روش چند مرحله ای: جدا سازی درآمد عملیاتی و هزینه های دیگر از درآمد و هزینه:

این روش اجازه ی نشان دادن سود ناخالص را به شما می دهد، که فروش خالص منهای هزینه کالاهای فروخته شده است. این روش برای کسب و کار مبتنی بر موجودی مناسب تر است. بازهم، شما بازدهی و هزینه های خود را در دسته بندی های مختلف جمع بندی می کنید. فاکتور کردن هزینه ی کالاهای فروخته شده باعث رسیدن به سود خالص یا زیان خالص می شود. هنگامیکه از صورت درآمد برای اهداف داخلی استفده می‌کنید، می توانید اطلاعات را به هر روشی که مفیدتراست نشان دهید (نه برای وام های بانکی و یا مصرف عمومی). برای مثال، شما می توانید درآمد و هزینه ها را با توجه به خط تولید جدا کنید، تا ببیند که کدام خط سودآورتر است. در عمل، اگر شما از سیستم حسابداری تولیدی استفاده می کنید، می توانید صورت درآمد را بصورت خودکار ثبت کنید. نیازی نیست که شما بازدهی و سود و یا هزینه ها و زیان ها را وارد کنید؛ سیستم حسابداری بر اساس اطلاعاتی که شما وارد کرده اید، این کار را انجام می‌دهد.

نتیجه گیری

صورت درآمد بازتابی از فعالیت های پیشین شرکت و حساب های مورد نیاز برای گزارشگیری مالی است(همراه با ترازنامه و جریان نقدی بیانیه). پیگیری و بررسی درآمد و هزینه ها برای برنامه ریزیِ پیشرفت در آینده مهم است. اگر هرگونه نگرانی در مورد ایجاد و یا درک صورت زیان و سود خود دارید، با یک CPA و یا سایر متخصصین مالی ماهر کار کنید.

The income statement is a layer of your company's earnings and company costs over a specified period of time that can be monthly, quarterly, or annual. The term income statement is stated for the yearly income statement "End of the year, Dec. 31", or "End of every three months, September 30" and for a quarter from July 1 until the end of September.

The period you choose depends on your needs. If you use earnings to review performance, choose any period that works best for you, which may be three months or even monthly. If you need a statement to apply for a loan, the income statement is usually day-to-day, ending with the most recent month; you must make a full income statement from the previous year.

اهمیت اقتصاد مقاومتی

اقتصاد مقاومتی

هنگامی که بحث اقتصاد مقاومتی مطرح می شود، تصور ما از اقتصاد نوعی اقتصاد اسلامی اسـت کـه ریشه در جهان بینی توحیدی دارد و مقوله های مـادی، معیـشت و معنویـت را در یـک تفـسیر و یـک الگوی خاص دنبال می کند. آنچه که از روایات و آیات ما استنتاج می شود این است که اقتـصاد در مفهـوم اندیـشه اسـلامی یک مفهوم و یک مقوله توازنی ، هم در مقوله مادی و هم در مقوله معیشت است.

  ادامه مطلب ...

شناسایی بازدهی بلند مدت سهام عرضه عمومی اولیه در بورس

بورس

هر ساله در کشورهای مختلف جهان شرکت های متعددی خواه در مسیر چرخه حیات، اقتصادی و خواه از طریق برنامه خصوصی سازی شرکتهای دولتی، با عرضه عمومی اولیه سهام آنها در بورس اوراق بهادار معامله می شود. سالیان مدیدی است که عملکرد سهام های عرضه اولیه توجه پژوهشگران و اندیشمندان مالی را به خود جلب کرده است.

ادامه مطلب ...

بررسی رابطه قیمت نفت خام و ارزش واقعی دلار آمریکا(قسمت دوم)

ر این مقاله قصد داریم تا به ادامه مقاله " بررسی رابطه قیمت نفت خام و ارزش واقعی دلارآمریکا(قسمت اول) " بپردازیم.

قیمت نفت خام و ارزش دلار آمریکا دو متغیر اقتصادی مهم و تأثیرگذار بر اقتصاد جهانی می باشند.نتایج تحقیق نشان می دهد که افزایش ۱۰ درصد در قیمت حقیقی نفت خام منجر به کاهش ۱/۸ درصدی ارزش واقعی دلار میشود. جهت علیت نیز از متغیر قیمت نفت به قیمت دلار آمریکا است. بعلاوه، با تخمین رابطه تصحیح خطای کوتاه مدت برای معادله بلندمدت نرخ ارز دلار مشاهده می شود که در صورت انحراف نرخ ارز واقعی دلار از روند بلندمدت خود، این شکاف با نرخ ۳/۴ درصد در هر دوره ترمیم می شود تا اینکه دوباره به مسیر بلند مدت خود باز گردد.

ادامه مطلب ...

بررسی رابطه قیمت نفت خام و ارزش واقعی دلار آمریکا(قسمت اول)

در اکثر مواقع قیمت نفت و ارزش دلار آمریکا بطور مستقیم به یکدیگر وابسته نیستند، اما کانالهایی وجود دارد که از طریق آنها این دو متغیر بطور غیر مستقیم به یکدیگر وابسته می شونددر حقیقت، افزایش در قیمت نفت جهت جبران کاهش قدرت خرید که ناشی از کاهش ارزش دلار بوده است، می تواند موجب وقوع حوادثی گردد که بر روی قیمت نفت تأثیر گذارداین تأثیر به صورت کاهش یا کند نمودن افزایش قیمت نفت می تواند افزایش قیمت نفت را کند و حتی خنثی کند و آثار متقابلی را بر نرخ ارز وارد کندسؤال مهمی که در ارتباط بین این دو متغیر کلیدی وجود دارد این است که آیا این دو متغیر بطور مستقل از هم در حال تغییرند یا خیر؟ چه پایه های نظری وجود دارد که قادر است مسیر های تأثیر گذاری این دو متغیر بر یکدیگر را توضیح دهد؟ چه شواهد تجربی در مورد ارتباط آماری بین آنها وجود دارد؟

در تاریخ اقتصادی بعد از جنگ جهانی دوم می توان چهار دوره ی مختلف در خصوص ارتباط بین قیمت نفت و نرخ ارز دلار شناسایی کردچهار دوره ی مختلف به سادگی به وسیله ی نوسانات دو متغیر و درجه ی همبستگی آنها قابل شناسایی استجالب اینست که این دوره ها با تغییرات رژیم اقتصادی در بازارهای پول و نفت منطبق می باشدتشخیص تفاوت بین دوره ها همچنین بوسیله ی تغییرات همبستگی بین قیمت های نفت خام و نرخ ارز دلار منعکس شده است (جدول یک). علامت و اندازه این همبستگی کاملاً و بطور محسوسی در بین این ۴ دوره مذکور متفاوت است.

اولین دوره ی مشاهده شده (  ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ ) که مطابق با سیستم برتوون وودز  با نرخ های ثابت ارز می باشد، که در سال ۱۹۴۶ معرفی شده استتعهد به ثابت نگاه داشتن نرخ دلار آمریکا به طلا، استاندارد دلار جهانی را شکل داد یعنی همه ارزهای دیگر به دلار (طلا)  تثبیت شدنددر طول این عصر طلایی  (مورگلین و اسکور۱۹۹۰ ) تورم پایین، نرخ های بهره ی پایین و رشد بالای اقتصادی وجود داشت و قیمت های نفت خام پایین و با ثبات بودفرایند شکل گیری قیمت نفت تحت کنترل شرکت های نفتی بین المللی معروف به ۷ خواهر بودیعنی ۷ شرکت نفتی بین المللی که تولید نفت، تصفیه ی نفت و توزیع آن را از اواسط قرن بیستم در اختیار داشتند.

این دوره ی با ثبات فراگیر به وسیله ی دوره ی بعدی پرافت و خیز سالهای ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۴ دنبال شدکه به وسیله ی شوک های اول و دوم قیمت نفت در سالهای ۱۹۷۳ و۱۹۷۹ بوقوع پیوست، یعنی قبل از وقوع شوک نفتی اول، که درآن رییس جمهور آمریکا نیکسون عدم ادامه ی تبدیل دلار آمریکا به طلا را به دلیل اوضاع وخیم پرداخت های آمریکا اعلام کرداین باعث تضعیف شدید دلار در مقابل طلا و برخی نرخ های ارز مثل مارک و ین ژاپن شداز آنجا که نفت بر اساس دلار آمریکا قیمت گذاری می شد، این موضوع باعث شد که تولید کنندگان نفت در همان قیمت نفت سابق، درآمد اندک بدست بیاورند و قدرت خرید خود را از دست بدهندسازمان کشورهای صادرکننده ی نفت (اوپک) در ابتدا تعدیل قیمت نفت در مقابل کاهش ارز دلار را به آهستگی انجام دادند.

اوپک عرضه نفت خود را کاهش داد و « یوم کیپر »  تنها دو سال بعد، در طول جنگ محدودیت هایی را بر صادرات نفت به غرب وضع کرددر نتیجه قیمت نفت تا سال ۴ برابر شد و به ۱۲ دلار آمریکا به ازای هر بشکه رسیدبحران نفتی دوم با توجه به ،۱۹۷۴ انقلاب ایران بوقوع پیوست که موقتاً تولید نفت کاهش یافتنگرانی ها از بازار و عدم کنترل قیمت های نفت تحت مدیریت کارتل، یک شوک دیگری را وارد ساخت که طی ۱۲ ماه بعدی قیمت نفت به بشکه ای ۴۰ دلار رسیدبعد از آن، قیمت نفت به طور متوسط تعدیل شد علی رغم اینکه بین ایران و عراق جنگ رخ داد، اما همچنان قیمت نفت در سطوح بالا حفظ شددر همین حال، دلار آمریکا شروع به بازیابی قدرت قبلی خود کرد. که در پی شوک معروف به شوک ولکر بودبا محدود کردن عرضه ی پول و رها کردن هدف نرخ بهره، رئیس وقت فدرال رزرو، پل ولکر، تورم را به وضع موفقیت آمیزی تا ۱۰ درصد در عرض دو سال کاهش داد، هر چند که رکودی را نیز در اقتصاد آمریکا بوجود آوردهمبستگی منفی بین نرخ ارز دلار آمریکا و قیمت نفت خام از نظر قدر مطلق کاهش پیدا کرد، هر چند که این دو متغیر در طی این دوران به طور قابل ملاحظه ای پایدار بودند.

این دوره بوسیله رکود قیمت نفت و ارزش پایین دلار آمریکا توصیف شد و به دنبال آن کشورهای گروه هفت توافق پلازا ۷ را اتخاذ نمودندتغییرات مهمی در اوپک رخ داد که بر قدرت این سازمان بر اعمال نفوذ بر بازار نفت تاثیر گذاشتدر آگوست ۱۹۸۵ عربستان سعودی استراتژی خود به عنوان تولید کننده با نوسان آزاد  که تولید گاه و بیگاه را برای توقف کاهش قیمت قطع می نمود رها کرد، در حالی که قیمت

نفت خود را با بازار معاملات نقدی نفت خام به جای دو برابر کردن مقدار استخراجش پیوند دادتا اواسط سال ۱۹۸۶ ، قیمت نفت خام تا حدود هر بشکه ۱۰ دلار آمریکا سقوط کردپس از آن تا سال ۱۹۹۸ ، قیمت نفت پایین باقی ماند و تلاش های اوپک در رسیدن به اهداف تنظیم قیمت نفت با شکست مواجه شد و بازار های پیش فروش و نسیه باعث شفافیت بیشتر قیمت و استقلال کشورهای وارد کننده نفت از کارتل معروف شدند.

در دسامبر ۱۹۸۵ ، توافق پلازا با هدف تنزل ارزش دلار آمریکا در مقابل ین ژاپن و مارک آلمان منعقد شد که توانست به آمریکا کمک کند تا کسری حساب جاری را تقلیل دهد و از یک رکود جدی بیرون آید، در طی دو سال بعد، مداخله هماهنگ بانک مرکزی در بازارهای ارز باعث افت بهای ۵۰ درصدی دلار آمریکا در مقابل ین ژاپن شدکاهش نرخ ارز دلار آمریکا در سال ۱۹۸۷ بواسطه انعقاد قرارداد لوور از طرف ۶ کشور از اعضای کند شد اما ارز آمریکا تا میانه دهه ی بعد بهبود نیافتقیمت نفت خام بطور موقت GV در سال ۱۹۹۰ در طی اشغال کویت توسط عراق ناگهان افزایش یافت ، اما پس از جنگ خلیج قیمت نفت خام تقریبا بطور مستمر کاهش یافت و بوسیله رکود ناشی از انتقال در اتحادیه جماهیر شوروی سابق و اروپای شرقی و مرکزی فشرده و کوچک گردید و در سرتاسر بحران ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ آسیا به پایین ترین سطح رسید

در آغاز دوره آخر، شکوفایی اقتصادی آمریکا دلار این کشور را مورد پشتیبانی قرار دادبا این حال، از حدود سال ۲۰۰۲ به بعد، پس از یک وقفه کوتاه در بالا رفتن قیمت نفت، رابطه بین نرخ ارز دلار آمریکا و قیمت نفت برای دومین بار بطور شفافی منفی می شودبا انباشت ترازی های خارجی آمریکا فشار بر دلار آمریکا فزونی یافت و با بالا رفتن تفاوت های جزئی نرخ بهره در مقایسه با منطقه یورو وضعیت دلار بدتر شدبا این توصیف، به تازگی کاهش ارزش دلار آمریکا و بالا رفتن قیمت نفت متمایل به رابطه ی معکوس شده است و همان طور که مشاهده شد، اروپا و بقیه نقاط جهان قادر به تفکیک اقتصاد خود از این رکود اقتصادی ایالات متحده نیستندبه سخن دیگر این رکود موقت در اقتصاد آمریکا بقیه اقتصاد دنیا را نیز تحت تاثیر می گذارد.

پایه های نظری ارتباط بین نرخ ارز دلار و قیمت نفت

تفسیرهای تئوریکی ارتباط بین قیمتهای نفت و نرخ های ارز در دو مسیر اصلی قرار دارنداولی مسیری است که روی این موضوع متمرکز است که نفت به عنوان عامل تعیین کننده و عامل اصلی رابطه مبادله استبر این اساس، آمانو و نوردن مدل ساده ای را ارائه کردند که شامل دو بخش می باشدیکی برای کالاهای قابل مبادله و دیگری برای کالاهای غیرقابل مبادله بودهر دو بخش از دو عامل و نهاده قابل مبادله (نفت)  و غیرقابل مبادله (نیروی کار) استفاده می کندقیمت محصول قابل مبادله بطور بین المللی تعیین می شود و ثابت است، لذا نرخ ارز حقیقی بر اساس قیمت محصول در بخش غیرقابل مبادله تعیین می شودافزایش در قیمت نفت منجر به کاهش در قیمت نیروی کار می شود تا الزامات رقابت پذیری بخش قابل مبادله حفظ شوداگر بخش غیرقابل مبادله شدت مصرف انرژی بالایی نسبت به بخش قابل مبادله داشته باشد، قیمت محصول آن بخش در صورت افزایش قیمت نفت افزایش می یابد و در نتیجه نرخ ارز واقعی نیز افزایش می یابداگر بخش غیرقابل مبادله شدت مصرف انرژی کمتری از بخش قابل مبادله داشته باشد، نتیجه معکوس خواهد بودمشکل این روش تحلیل این است که فرض اقتصاد کوچک را دارداین موضوع از این حقیقت که قیمت های قابل مبادله می توانند بطور جهانی به دنبال شوک قیمت نفتی افزایش یابند، غفلت کرده استبا لحاظ این موضوع (و با فرض وجود قیمتهای واحد در بخش قابل مبادله) می شود نتیجه گیری کرد که تغییرات نرخ ارز حقیقی که به دنبال شوک قیمت نفتی به وجود می آید، به شدت مصرف انرژی در دو بخش قابل مبادله و غیرقابل مبادله در همه کشورهای مورد بررسی بستگی دارد. دسته دوم بحث نظری که در ادامه بیشتر بدان می پردازیم، روی بحث تراز پرداختها و به تبع آن به بخش قابل مبادله و ترجیهات پرتفوی بین المللی متمرکز شده است.  در این بیان، افزایش در قیمت نفت به عنوان مکانیزمی برای انتقال ثروت از کشورهای واردکننده نفت به کشورهای صادرکننده نگاه شده استتأثیر این افزایش قیمت نفت بر نرخ ارز بر توزیع واردات نفت میان کشورهای واردکننده و بر ترجیهات پرتفوی هر دو کشورهای واردکننده نفت ( آنان که ثروتشان کاهش یافته)  و کشورهای صادرکننده نفت ( آنان که از ثروت OPEC ثروتشان افزایش یافته)  بستگی داردکراگمن با فرض اینکه سازمان انباشته خود بطور فزاینده ای برای واردات بیشتر کالا از کشورهای صنعتی استفاده می کند، پویاییهایی را به مدل داد.

امکان وجود رابطه دراز مدت بین قیمت های نفت و نرخ ارز مؤثر دلار دلالت بر وجود علیت بین این دو متغیر داردبرخی مطالعات مسیر علی از قیمت نفت به دلار را نشان داده اندبرخی بررسی ها نیز بر وجود رابطه علی دیگری از دلار به قیمت نفت دلالت دارندما دو نوع از روابط علی را از لحاظ تئوریک در حد مکفی بررسی می کنیم و سعی خواهیم کرد تا به نتایج رضایت بخشی از روابط در هر مورد دست پیدا کنیمسپس ما برخی از مدل های پورتفولیو را معرفی می کنیم.

برای مطالعه مقاله بررسی رابطه قیمت حقیقی نفت خام و ارزش واقعی دلارآمریکا(قسمت دوم) کلیک نمایید.